بچه های اتاق!

ساخت وبلاگ
اصلا‌ فکر نمی کردم این همه ‌بحث به اینجا ختم بشه

اگر اشتباه نکنم، سر هم سه یا چهار جلسه ایشون رو دیدم

و‌ کل ساعات راجع ایده، فکر و نظرات ‌داخل کلاس ‌بحث کردیم

اونم به طور خیلی جدی

و الان به خواستگاری ختم شد!

مردم چ قدر عجیب شدن...

شاید هم من نمی تونم درک کنم که چ طور ‌به این سرعت میشه کسی رو‌ دوست ‌داشت...

 

+ به ‌هر حال من جوابم رو کاملا صریح دادم

 

بچه های اتاق!...
ما را در سایت بچه های اتاق! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zolalmesleab بازدید : 220 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 2:39

الان ‌که بامداد ‌دوشنبه محسوب میشه پس با ‌این حساب دیروز‌ یک خبر خوش شنیدم فعلا نمیگم چی‌ تا یک سری کارا انجام بشه و مطمئن شم همه‌ چی امن و امانه... بسی خوشحالم‌ ^_^ با‌ بابا هم راجع دکتر ... صحبت کرد بچه های اتاق!...ادامه مطلب
ما را در سایت بچه های اتاق! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zolalmesleab بازدید : 306 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 2:39

فردا شب میرم از این شهر

دلم برای بچه ها واقعا تنگ میشه

برای عشوه ها و ناز کردن های سمیه ( سلام، گیان. خوبی؟ خوشی؟سلام باشی!)

 حساسیت های فاطمه( خونت آباد!)

مهربونی های معصوم(okaaay! Oh shit!)

و گاهی نقش مامان داشتنش!

.

.

.

ولی‌عمرا اگه دلم برای برای جیغ جیغ کردناش تنگ شه!

سرم رفت :|

 

+ ممنونم بچه ها. واقعا تایم خوب و به یاد موندنی ای داشتیم

آرزوی موفقیت و سلامتی برای همه تون :)

بچه های اتاق!...
ما را در سایت بچه های اتاق! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zolalmesleab بازدید : 199 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 2:39

حال خوبی دارم :)

دارم میرم کنسرت ^_^

بعدم میرم شهر ؟ برای کارای دانشگاه جدید

خونه رو هم باید بچینم

مصاحبه شغلی هم دارم

بعدش باز برمیگردم شهر ؟؟ که تدریس دکتر R رو کامل کنم

 

+حس خوبیه...

بچه های اتاق!...
ما را در سایت بچه های اتاق! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zolalmesleab بازدید : 201 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 2:39

داشتم مطالب بدون رمز وبلاگو از آخر به اول می خوندم برای خودمچ قدر تغییر کردم من...بعضیاش خیلی برام شیرین بودن بعضیا یادآور چیزیایی که دیگه وجود ندارن توی زندگیمو بعضیاشونم یادآور دوره و برهه ای خاص یه بچه های اتاق!...ادامه مطلب
ما را در سایت بچه های اتاق! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zolalmesleab بازدید : 244 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 2:39

در یک کلام بگم دلم گرفته...

کاش می تونستم ‌بعضی ‌از‌خاطرات ‌رو‌ پاک کنم ‌از سرم

یا می تونستم‌ برگردم به عقب و یه روزهایی رو‌ حذف کنم از اول

طوری که‌ انگار هیچ‌وقت وجود نداشته...

یا شاید بهتر بود طور دیگه ای دفتر‌ سرنوشتم ‌رو‌ پر میکردم

هر چی‌که هست من توانایی ‌انجام هیچ‌ کدومشون رو ندارم...

 

+ ‌دلم آرامش‌ ا.ع رو میخواد...

بچه های اتاق!...
ما را در سایت بچه های اتاق! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zolalmesleab بازدید : 249 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 2:39

امشب با ‌بچه ها تصویری حرف زدم

انکار نمیکنم که دلم واقعا ‌براشون تنگ شده بود...

معصومه و سمیه و فاطمه

سارا هم بود :)

فاطمه که ‌۲ دقیقه ‌هم نموند. داشت ‌گریه می کرد

معصوم هم اشک می ریخت اما ‌حرفاشم میزد

کلی ‌هم القاب ‌زیبا مستفیضم کرد!!!

معصومه ی بزن!

ادامه ی مطلب

بچه های اتاق!...
ما را در سایت بچه های اتاق! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zolalmesleab بازدید : 296 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 2:39